سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 1628

  بازدید امروز : 0

  بازدید دیروز : 0

دوست دارم با صداقت با وفایت بی نهایت تا قیامت

 
چون تنگدست شدید به صدقه دادن با خدا سودا کنید . [نهج البلاغه]
 
نویسنده: محمد ::: دوشنبه 85/5/9::: ساعت 4:49 عصر

به نام وجودآورنده ی عشق ها

 

مخوان  عاشق از این  وبلاگ که گفتار جنون دارد    .....

 

                  کسی را  بایدش  خواند که قلب پر  ز  خون  دارد   .......

نمیدونم شاید سلام...

بعضی وقتا دلم می خواد بدونی حال من چه جوریه...ولی من همیشه حال

تو رو می دونم..

دیروز بارون اومد با بارش بارون منم زنده شدم چند وقت بود حس نوشتن نداشتم ..اسمون به خاطر دخترک معصومی که رویاهای عاشقونش برای همیشه میون شدت اعتماد به مسافری رهگذر جا موند نقل های سپیدبر سرمون ریخت تا دخترک یه بار دیگه هم که شده بخش کوچکی ازارزوهاش رو گل داده ببینه...

دیروز بارون اومد و من به یاد درس لطیف هفت سالگی پشت پنجره موندم تا او بیاید اون وقتا میگفتن او در باران اومد و من از ان وقت تا وقتی تو امدی انتظارت رو میکشیدم بدون اینکه بدونم گمشدم کیه...

وقتی رفتی هنوز این معما رو نمیدونستم ..اما وقتی با فریادت مانع چکیدن اولین تگرگ چشمام شدی فهمیدم رفتن نوعی ماندن است و تو رفتی که بمانی و ماندی و ان قدر ماندی که من با تو و بی تو برای تو نوشتم...

به یه نتیجه دیگه هم رسیدم اونا هیچ وقت تو املاهای کلاس اول سفررو یادمون ندادن شاید میدونستن بعضی واژه ها مثل درد کشیدنیست نه نوشتنی..!! و تو اولین کسی بودی که بعد از سالها عبور از یاد نگرفتن این لغت به من فهماندی که سفر چه واژه پر غصه و پر قصه ایست....

میدونی بعضی وقتا از خودم میپرسم تو چه جوری مثل هیچ کس نیستی..

این جوری نگام نکن..نگو بعضی وقتا خودمم باورم نمیشه کسی این قدر دوسم داشته باشه ..بنویسم حق با تو هست ..میدونی که کارمون خیلی وقته از این حرفا گذشته ..از ببخشید و..بار اخرم بود و ..دیگه تکرار نمیشه و..

خیلی فاصله گرفتیم و..خیلی روزاست که گذشتیم... کاش یه معجزه بشه یه پیغام برات از اسمون بیاد و بهت بگه چه قدر دوست دارم..اینم درد دلای دلم ...دلم میخواست خودش فوران کنه که کرد..

حالا دیگه روی ماه تو با یه عشق عجیب از همین نزدیک میبوسم و می سپرمت به دست اونی که عشق و سپرد دست دل من..

یه چیزی بگم ../ مواظب چیزایی که اگر بشکنه جبرانشون کار من و تو نیست باش...

دیگه حرفی نیست...با یه بیت شعر که نمیدونم از کیه تمومش میکنم.

                                                   هر کسی گفت بهر تو مردم دروغ گفت..

                                                   من راست گفته ام که برای تو زنده ام...

 


 

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

 
 
 
 

موضوعات وبلاگ

 

درباره خودم

 

حضور و غیاب

 

اشتراک